با سلام
تبریک آغاز سال تحصیلی جدید را از اینجانب پذیرا باشید.
شخصی با نام آقا/خانم اسلامی نظراتشان را به شرحی که در ادامه مطلب آورده شده است؛ مطرح کرده اند.
البته فکر می کنم ایشان همانطور که خودشان هم احتمال داده اند، زیاده روی کرده باشند ولی خوب همانطور که خودشان گفته اند،3 سال از بهترین سال های زندگیشان را به پای سیاست های غلط بعضی اساتید ریخته اند. پس نمی توانیم خودمان را به چای ایشان قرار دهیم. ولی خوب است شما هم نظراتتان را مطرح کنید تا به یک اجماع کلی برسیم.
در ضمن دوستان جدید الورود توجه داشته باشند که قرار دادن این مطالب به معنی تایید آن نیست. فقط می خواهم نظرات خود را در این زمینه مکتوب کنید.
برای شروع پاسخی مختصر به آقا/خانم اسلامی دادم که می توانید در مورد آن هم نظر بدهید.
به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید.
سلام
تا اونجایی که من فهمیدم رشته شما یه رشته ی ناشناخته است و احتمالا
زمینه شغلی تعریف شده ای برای آن وجود ندارد. با توجه به این اوصاف و با
عنایت به اینکه عملا کارخانه و شرکتی در این کشور، در این زمینه فعالیت
ندارد پس نمی توان به بازار کار این رشته امیدی داشت (حداقل به مدت 5 سال).
خود من هم در رشته ای تحصیل می کردم که جدید بود و کاملا به مشکلات موجود
در رشته های جدید واقفم. مسئولین ما عمدتا کورکورانه اقدام به راه انداری
رشته های جدید می کنند و پس از آن حمایتی از فارغ التحصیلان آن رشته به عمل
نمی آورند. هنگام راه اندازی یک رشته فکر غالب عمدتا راه اندازی یک رشته
جدید می باشد و در بسیاری از موارد هدف جلب توجه و معطوف کردن نگاه ها به
سمت آن مرکز می باشد.
به شعارهایی که می دهند توجه نداشته باشید. اسیر زبانشان نشوید. دل در گروی افکار
مسخره شان ندهید.
اگر شما هم تصمیمی برای ورود به رشته ای جدید را دارید، بهتر است به این
موضوع آگاه باشید که باید خودتان برای آن رشته کار و زمینه فعالیت ایجاد
کنید. من با همه احترامی که برای اساتید محترم رشته شما قائلم، اعلام می
کنم که هیچ دلخوشی به حمایت یا حتی فعالیت این عزیزان در معرفی و کاریابی
برای این رشته نداشته باشید.
شاید افرادی از صریح الهجه بودن من ناراحت شوند ولی مطمئن باشید شما هم سرنوشتی شبیه به اینجانب خواهید داشت.
من پس از 3 سال تحصیل در مقطع دکتری رشته ای من درآوردی مجبور به انصراف شدم. چراکه هیچ دلیلی مبنی بر موجودیت آن نیافتم.
هدف من نا امید کردن شما نیست؛ ولی لحظه ای اندیشه و فکر هم خوب است. از موسسان رشته خودتان سوال کنید:
چه خلاء ای در صنعت یا آموزش کشور، آنها را به سمت راه اندازی این رشته سوق داده است؟
هم چنین می توانید این سوال را مطرح کنید که چه اقدامتی برای ایجاد زمینه های اشتغال شما انجام داده اند؟
آیا وظیفه آنها فقط راه اندازی رشته ای جدید می باشد؟
آنها چه مسئولیتی در زمینه اشتغال شما احساس می کنند؟
یا اصلا چگونه به خودشان اجازه می دهند که بر اساس تفکرات خودشان، عده
ای جوان سراسر آرزو را با خود همراه کرده و پس از تلف کردن بخشی از بهترین
سالهای زندگیشان، انها را به حال خود رها کرده و به سرگرم کردن عده ای دیگر
مشغول شوند.
تا کی با اینگونه فعالیت های بی هدف انرژی جوانان و سرمایه های بیت المال را به هدر می دهند.
شاید کمی زیاده روی کرده باشم ولی اینها حرفهای کسی است که سه سال از
عمر خود را به پای افراد بی خردی ریخت که در جهت مطامع نامشروع خودشان رشته
ای را تاسیس کرده بودند و در ابتدا نیز تبلیغات گسترده ای در مورد آن
انجام می دادند ولی از آنجایی که من وقت کافی برای هدر دادن در کنار آنها
نداشتم، سرنوشتم را از آن بی خردان جدا کردم.
امیدوارم شما به سرنوشت من دچار نشوید.
هم چنین امیدوارم که در مسیر علم (؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) آموزی موفق و پیروز باشید.
پاسخ
سلام
لطفا در صورتی که شما شخصیتی مجازی نیستید و واقعا در رشته ای جدید تحصیل کرده و انصراف داده اید، نام رشته و محل آن را ذکر بفرمایید. (حداکثر یک هفته دیگر)
هم چنین لطف کرده و به ایمیلی که برایتان ارسال کرده ام پاسخ دهید؛ تا شک و تردید من در مورد حقیقی بودن شخصیت شما برطرف شود. (جسارتا)
هم چنین، عقیده من این است که شما علاقه ای به رشته تحصیلیتان نداشته اید و این عامل شاید یکی از مهم ترین دلایل به پایان نرساندن آن باشد. در حالی که من علاقه زیادی به این رشته دارم و فکر اینکه روزی، شاید به دلایل اقتصادی و یا شاید عوامل دیگر مجبور بشوم مطالعه و یادگیری در این زمینه را رها کنم، مرا شدیدا آزار می دهد.
همانطور که در قسمت نظرات گفتم، اهل پاسخ های متعصبانه نیستم.
برای همین در مورد اهداف راه اندازی رشته و بازاریابی آن به صورت اجمالی از آقای دکتر ابراهیم آبادی سوال کردم.
همان طور که در پست های قبلی گفته شد، اهداف رشته تا حدودی مشخص است. (البته بر روی کاغذ)
در مورد بازار یابی نیز ایشان فعالت هایی انجام داده اند، که نیازی به گفتن آنها در اینجا وجود ندارد.ولی این اصل را به یاد داشته باشید؛ آدم هیچ گاه نباید متکی به دیگران باشد و هر نقطه اتکایی به جز خدای بزرگ، توهم است؛ پس شما را به خدا می سپارم.
من که نمیدونم، چی درسته؟
کی راست میگه و کی دروغ میگه! ولی خوب می دونم که فقط خدا باید بهمون کمک کنه.
اگه خبر بده، که هست و چه رشته ای و چه دانشگاهی درس خونده رو بهتون می گیم.
البته اون مقداری که خودشون اجازه بدن.